در پی اعمال محدودیتها بر آموزش دختران در افغانستان، یک نهاد آموزشی در کابل اعلام کرده است که گرایش دختران به فراگیری هنر بهگونهای بیپیشینه افزایش یافته است.
مسوولان این مرکز آموزشی تاکید دارند که هنر به ابزاری برای التیام زخمهای روحی و تقویت انگیزه دختران محروم از آموزش تبدیل شده است.
در دل یکی از محلههای آرام کابل، جایی که روزی صدای زنگ مکتب طنینانداز بود، حالا صدای کشیده شدن قلمهای رنگی روی کاغذ سفید شنیده میشود. دخترانی که از رفتن به مکتب بازماندهاند، حالا با رنگها و خطوط، دنیایی نو میسازند.
مهدیه، یکی از این دختران، میگوید هنر برایش زبان تازهای شده تا آنچه نسل او تجربه کرده، به تصویر بکشد و به گوش جهانیان برساند.
مهدیه، دانشآموز میگوید: «از طریق نقاشی ما میتوانیم احساسات و پیام خود را بیان کنیم و پیام من به دختران کشور این است که همیشه قوی باشند و دست از تحصیل نکشند.»
منیژه احمدی دانشآموز دیگر این کارگاه است که با تمرکز تمام، قلم سیاه را روی کاغذ حرکت میدهد؛ گویا هر خط و سایهای که میکشد، تلاشی است برای گفتن ناگفتههایی که سالها در دل نگه داشته است.
برای او و بسیاری از دختران دیگر، هنر تنها راهیست برای پُر کردن خلایی که محرومیت از آموزش بر جا گذاشته است.
منیژه احمدی، دانشآموز گفت: «ما به خاطر این به نقاشی رو آوردهایم چون که تقریباً چهار سال از مکتب باز ماندیم به همین خاطر میخواهیم احساسات خود را بر روی کاغذ بیان کنیم.»
در همین حال، مسوول این کارگاه هنری میگوید که در ماههای اخیر، شمار دخترانی که به هنر رو آوردهاند افزایش یافته است. او باور دارد که فعالیتهای هنری تأثیر مثبتی بر وضعیت روانی این دختران گذاشته است.
سید حسین محسنی مسوول کارگاه نقاشی میگوید: «محدودیتهایی که در این اواخر در قبال دختران ایجاد شده، انگیزهای که در وجود آنان خفته بود را از وجودشان بیرون کشیده است. انگیزه برای تلاش و خواندن درس در وجود آنان نمانده و بالاخره دختر خانمها آمدند راه هنر را پیدا کردند تا از راه هنر و قلم با کشیدن روی صفحات خالی ورق ابراز احساسات کنند و خواستههای درون خودشان را در روی ورق به نمایش بگذاند.»
آموزگاران این مرکز نیز بر نیاز به برگزاری نمایشگاهها و حمایت از فروش آثار هنری دختران تاکید میورزند.
سید رسول، آموزگار میگوید: «هنر در افغانستان ارزش جانداری ندارد ما از طالبان خواهان آن هستیم که نمایشگاههای متعدد برگزار کنند تا هنر ما شناخته شود.»
از سویی هم زرین محمدی، آموزگار دیگر میگوید: «ما خواهان این هستیم که نمایشگاههای بیشتر برگزار شود و آثار هنری خود را به نمایش بگذاریم و همچنان آثار هنری دختران افغانستان به نمایش گذاشته شود.»
در نبود فرصتهای تحصیلی، هنر به یکی از محدود راههایی تبدیل شده که دختران از طریق آن احساسات، روایتها و امیدهای خود را بیان میکنند. کارگاههای هنری کوچک در گوشهوکنار کابل، اکنون میزبان دخترانیاند که میکوشند با رنگ و طرح، راهی به سوی آینده بسازند؛ آیندهای که در آن صدایشان به خاموش نپیوندد.